وضعیت نامطلوب سالنهای سینما در خارج از مرکز، کار را بهجایی رسانده که سینماداران بدون تغییر کاربری از این مکانهای تا دیروز فرهنگی، هرنوع استفاده تجاری که امکانش را داشته باشند، انجام میدهند؛ حتی کار به جایی رسیده که در برخی از شهرهای کوچک از سالن سینما برای برگزاری مراسم عروسی استفاده میشود، برخی هم سینماهایشان را به انبار کالا بدل کردهاند؛ این وضعیت سالنهای متروکه است. ولی سینماهای فعال هم اغلب شرایط مطلوبی ندارند، به همین دلیل است که با وجود برتری عددی سینماهای شهرستانها به نسبت تهران، از ابتدای سال 90تنها یک فیلم در دیگر شهرها بیشتر از پایتخت فروخته است. بیش از 300سالن فعال در کشور وجود دارد که در این میان سهم تهران 44سینماست؛ یعنی کمتر از یک ششم سینماهای فعال در پایتخت واقع شدهاند ولی وقتی به آمار فروش فیلمها مراجعه میکنیم، میبینیم فیلمی که در تهران 900میلیونتومان در گیشه فروش داشته، در شهرستانها به زحمت به یک سوم این مبلغ دست یافته است؛ آماری که نشان از وضعیت بحرانی سینماهای شهرستانها دارد.
داریوش بابائیان در این رابطه به خبرنگار همشهری گفت: ما در اکثر شهرهای کشورمان سینما داشتیم، حتی در شهرهای کوچک هم سالنها فعالیت میکردند. با توجه به حمایت نشدن سینماها از سمت دولت چه در تهران و چه شهرستانها، سینماها با هزینههای سرسامآور، مالیات بر ارزش افزوده و گرانی آب، برق، گاز و هزینههای جانبی دیگر مواجه شدند که این امر با توجه به شرایط حاکم بر زندگی اقتصادی مردم دیگر جوابگوی سینماداران نبود و باعث شد سینماها روبهتعطیلی روند.
وی افزود: وقتی که سالنی با درنظر گرفتن هزینههای مصرفی و داشتن پرسنل در ماه بهطور مثال 6 میلیون تومان هزینه دارد، باید حدود 17میلیون تومان در همان ماه فروش داشته باشد که بتواند پاسخگوی هزینهها باشد. سینماداران وقتی میبینند که از کاربردهای دیگر سینما و اجاره و تبدیل آن به سوله درآمد بهتری عایدشان میشود قطعا بازگشتی به سمت اکران فیلم در سینمایشان نخواهند داشت. اگر برای این اتفاق چارهای اندیشیده نشود طبیعتا روند تعطیلی سینماها به جز سالنهای بزرگ تسریع خواهد شد. دولت بسیار راحت از کنار این مسئله میگذرد و اعلام میکند که به فکر راهکارهایی هست اما مدام این امر به تعویق میافتد و ممکن است زمانی به راهکارها جامه عمل پوشانده شود که دیگر سینمایی باقی نمانده باشد. با چنین شرایطی سینماداران هم راغب نیستند در هیچ جای کشور، سینمایشان را باز کنند، چرا که با این وضعیت نمیتوانند هزینههای خود را تامین کنند. بلیتهای گران و هزینه تولیدات فیلمسازی نیز میتواند از عوامل تاثیرگذار بر این روند باشد.
این تهیهکننده علت عدمتمایل تهیهکنندگان به ساخت فیلمهایی مختص شهرستانها را چنین ارزیابی میکند: در حال حاضر اگر فیلمسازان و تهیهکنندگان بخواهند برای شهرستانها فیلم بسازند قطعا با این شرایط نمیتوانند، چرا که میدانند هزینه ساخت بازگشتی نخواهد داشت. در تمام طول سال هم نمیشود چنین فیلمهایی را اکران کرد. در شهرستانها هم فیلمهای قاچاق، خارجی و... مورد استقبال مردم است و حتی در تهران هم حدود 90درصد مردم سینما نمیروند و همان تعداد محدود به بعضی از سینماهای خاص رجوع میکنند؛ آن هم اکثراً برای گذران وقت است زیرا مکان دیگری برای تفریح ندارند.
بابائیان در پایان یادآور شد: بهتر است کاری کنیم که سینمای شهرستان و در کل هنر سینما موفق باشد، چرا که میتواند از نظر اقتصادی و سیاسی برای مملکت مفید و مؤثر واقع شود. این نیست که اگر فیلم ساخته نشود هیچ اتفاق خاصی روی نمیدهد، چرا که تولیدات سینمایی بر همه عوامل جامعه تاثیر گذارند.
مرتضی شایسته نیز موضوع نداشتن سالن مناسب را مهمترین دلیل وضعیت بهوجود آمده دانست و گفت: وضعیت سالنها در شهرستانها به هیچ وجه مناسب نیست. ما در حال حاضر نهایتا 50 سالن سینما با کیفیت متوسط به بالا در شهرستانها داریم، درحالیکه برای اکران مناسب در شهرستانها به هزار سالن نیاز است. این تهیهکننده سینما خاطرنشان کرد: اکنون در غرب کشور تنها 3-4 سالن مناسب داریم و سایر سالنها یا کاملا از بین رفته و یا از کار افتاده هستند. مگر یک سالن در شهرهایی مانند تبریز یا ارومیه جوابگوی نیاز مخاطب این شهرهاست؟ متأسفانه در حال حاضر تنها شهرهای اصفهان، رشت، شیراز، مشهد و کرج سینماهای مناسبی دارند؛ درحالیکه در بسیاری از شهرها یا سینما نداریم و یا اینکه سالنها بهدلیل فرسودگی از بین رفتهاند.
علی سرتیپی هم که از ابتدای سال91، رکورددار پخش فیلمهای سینمایی بوده و در عین حال تهیهکنندگی پرفروشترین فیلم سال یعنی «ورود آقایان ممنوع» را برعهده داشته است، درباره وضعیت اکران در شهرستانها به ایسنا گفت: دلایل مختلفی باعث بهوجود آمدن چنین وضعیت بدی در سینمای شهرستانها شده است. فکر میکنم یکی از دلایل کمرونق بودن سینماهای شهرستانی تاثیرگذاری بیشتر ماهوارهها در شهرهای کوچک و شهرستانهاست. بهنظر میرسد شبکههای فارسی زبان بخشی از پتانسیل مخاطبان سینماهای شهرستانی را گرفتهاند.
وی در عین حال خاطرنشان کرد: همچنین نوع فیلمسازی ما بیشتر فیلمسازی تهرانی است و اکثرا مخاطبان در شهرهای کوچک با این نوع فیلمها ارتباط برقرار نمیکنند؛ چرا که تیپ سینماروهای شهرستانی با تهرانیها متفاوت است. در آنجا بیشتر، جوانان مخاطبان سینماها را تشکیل میدهند و طبیعی است که در این حالت فیلمهای خانوادگی مانند «جدایی نادر از سیمین»، «زندگی با چشمان بسته»، «سعادت آباد» و «اسب حیوان نجیبی است» که همگی در تهران پرفروش بودند، در شهرستانها کمتر با استقبال روبهرو شوند. وی همچنین گفت: حتی فیلمی مانند «ورود آقایان ممنوع» که یک فیلم طنز است هم نسبت به تهران فروش بسیار کمتری داشت. این تهیهکننده سینما افزود: وضعیت اقتصادی کشور نیز در فروش فیلمها در شهرستانها تاثیرگذار بوده است، ضمن آنکه میتوان تبلیغات بسیار ضعیف را نیز ازجمله دلایل رکود سینماها دانست.
وی همچنین گفت: متأسفانه کیفیت سالنهای سینمایی در اکثر شهرستانها بسیار پایین است و وضعیت به شکلی شده که ما در شهرهای غربی، شرقی کشور و مخصوصا شهرهای مرزی تقریبا فروش فیلمها را از دست دادهایم. اکنون تنها در مرکز کشور و در شهرهایی مانند اصفهان، شیراز و چند شهر دیگر فروش داریم و این موضوع در آینده مشکلات بیشتری را برای سینمای ایران در پی خواهد داشت.